**بسم الله فاطر السموات و الارض**

مهمانی خدا 

علامه صمدی آملی



روزه ی ماه رمضان باید امروز روزه گرفتیم ، غروب افطار کنیم ،یعنی چه ؟ نه اینکه سر سفره ی غذا بنشینیم ، خرما و سبزی بخوریم ، این که افطاریه نیست  که ، روزه را افطار بفرما ،

یک روزه ی ظاهری داریم که صبح تا حالا دهان را بستیم ،این دهان بسته است و غذا نخورده ،آن هم تازه غذا می خورد صبح تا غروب ، آنقدر غذا می خوریم الی ما شاء الله ،چرا ؟ برای اینکه مهمترین غذای بدن ما ،هوای نازنین است که دم به دم غذا می خوریم ، فقط یک غذای نان و آب نمی خوریم .

صبح تا الان روزه ای فقهی گرفته ، اینکه از اذان صبح تا اذان مغرب چیزی ننوشد و چیزی را نخورد ، غروب که شد یک افطار فقهی دارد که یک لقمه غذا می خورد ، این را که صبح تا حالا بسته می شکافدش ،این را بازش می کند .

اما افطار حقیقی  مربوط به نفس ناطقه است ،چه اینکه روزه ی حقیقی هم مربوط به نفس است ، غروب که شد می فرمایند این روزه را افطار کن ، یعنی چه ؟ یکی از لطائف افطاریه ی روزه ، توجه عرفانی است .

اینکه بنشین ، حالا آن افطار و غذا را فعلا بگذار چند دقیقه بعد می شود ،بنشین در گوشه ی خلوتی ، ببین از صبح تا حالا که در جانت روزه داشتی ،این روزه ات را افطارش کن ، این را بازش کن ببین که چه در می آید ؟ بعد می بینی که چه صورها پیش می آید ، چه حقایق پیش می آید ، چه اسرار رخ می دهد ،امروز روز خوبی بود ، خیلی افطار کردیم ،الحمدلله سفره ی خوشی داشتیم ،نه اینکه سفره را بیاورد از بازار پهن کند ،سفره ی افطاریه ی خودش را پهن کند ،ببیند صبح تا حالا چه افطار آماده کرده ؟ این را پهنش کند ، بازش کند بشکافد ،ببیند از صبح تا حالا در روزه ی خودش چه ساخته ؟ بعد باز که می کند ، حقایق مکشوف که می شود ، خودش را می بیند که امروز روزه دار بود یا نبود ؟

اگر دید نشسته و بازش کرده و آنقدر اشتغالات و صفحه ی جان و اعصاب خرد شدنها و می بیند که پس امروز روزه نداشتیم ،چرا ؟ اگر داشتیم باید  افطار می کردیم ،روزه افطار می خواهد ،اگر روز داشتی باید افطار می کردی .

ماه رمضان که تمام شده باید بنشیند ، این یک ماه را باید شب عید فطر ، شب تا صبح این یک ماه روزه را افطار کند ،ببیند از این یک ماه چه در آمده ،آنچه که از صفحه جانش در آمده آن می شود عید فطر او ،خب حالا برای اینکه فقه هم عمل شود ، چون فقه مرتبه ی نازله ی دین است ، در نشئه ی طبیعت باید عمل شود ، فرمودند روز عید فطر را نباید روزه بگیری ،روز عید فطر روز افطار کردن شماست ، نه اینکه آنقدر بخورد که از حلقومش برآید ، اینکه تمام را خراب کرده که ،تازه آنهایی که اهل کارند ، می فرمایند چهله اگر گرفته بعد از چهله یک عمل مکروه اگر انجام دهد آن بهم خورده .

افطار کردن خیلی سنگین است ،عنایت بفرمایید حدیث شریف را که " صوم للرؤیه أفطِر للرؤیه

بحث فقهی اش را کار نداریم درست است که اول ماه رضان که شروع شده ماه را که دیدید روزه را شروع کنید ، ماه رمضان که تمام شد ماه را که دیدید روزه را افطار کنید ،این ماه بیرون است ، این درست است .

اما بنده می خواهم حدیث را اینطور برداشت کنیم ،که صوم روزه بگیر بعد از آن افطار بکن ، چرا روزه بگیرم ؟برای اینکه می خواهی ببینی برای رؤیت است ، برای  دیدن است ، برای بینا شدن است ،برای چشم باز شدن است ،صوم روزه بگیر للرؤیت ، برای دیدن ، نه اینکه چشمم بسته باشد ، اسرار عالم نظام هستی بی اطلاع نباشم ،افطار بفرما ، برای چه ؟ للرؤیت ،برای اینکه ببینی ،ببینی که چه خبر است ، عالم چه خبر است ؟ در خودت چه خبر است ؟ از کانال وجودی خودت ببینی ،روزه گرفتن برای دیدن است ،افطار کردن برای رؤیت است ،رؤیت یعنی چه ؟ رساله ی شریف رؤیت را بگیر ،حضرت آقا رساله ای دارند، پیرامون رؤیت بحث فرمودند ، یعنی چه اصلا .

بعد می بینید در این رؤیت قوی می شود ، امروز که صبح تا غروب روزه داشته ، غروب خودش را که دیده ، افطار که کرده خودش را می بیند یا نه ؟ وقتی خودش را می بیند ، می فهمد که تاریک است ،اصلا قشنگ خودش را که می بیند که تاریک است ، ای وای به فکر می نشیند که امروز کجای کار را خراب کردیم ؟ چرا تاریک شده ، فردا حواسمان را جمع کنیم ،فردا حواسش را که جمع می کند باز ناخودآگاه ، بی توجهی ، گوشه ای ، چیزی ،فردا شب که می نشیند ، می بیند که نه هنوز غبار دارد ، پس افطار نشده ،امروز باز روزه نداشتیم ای وای ، پس فردا ان شاء الله حواس خودم را جمع می کنم ، بعد ان شاء الله حضور و مراقبت قوی که می شود ،آن روزه اش حضورش است ، مراقبتش است ، این که قوی شده ، پس فردا شب غروب که می نشیند که ببیند افطارش چگونه است ، الحمدلله یک مقداری نور گرفته ،یک مقداری تمیز شده ، یک مقداری صاف شده ، الهی شکر باز فردا روزه می گیرم ،و فردا قوی ، مراقبت ، حضور ،غروب الحمدلله روشنایی اش بیشتر شده ،ناخودآگاه یک سر سوزن اشتباه باز که می رود افطار که می کند می بیند که باز تاریک شده ،همین طور خَلَقَ الموت و الحیوة لِیبلوکُم أیُّکُم أحسنُ عملا ، هی میمیرد ، زنده می شود ،این دیگر چیست ؟ به یک اندک چیزی تیره می شود ،یک ماه خوب است ، نورانی است ،اصلا خودش را که می بیند ، می بیند که نور دارد ، اصلا خودش را می بیند ، الان چطور همدیگر را می بینیم ؟ لامپ روشن است ،یک وقت می بیند که در تاریکی است .

تو را تا آینه زنگار باشد         حجاب دیدن دلدار باشد

آینه جام جهان نمایش می بیند نشان نمی دهد ، کجا کار خراب شده ؟ ذهن ایشان امروز جایی رفته ، همان کار را تاریک کرده ،دقیق می شود .


***************************

پیاده شده از فایل صوتی مهمانی خدا علامه صمدی آملی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها